در ۲۸ کیلومتری غرب روستای پاژ، آرامگاه یکی از بزرگان این آب و خاک و احیاکننده زبان پارسی، «ابوالقاسم فردوسی» است. فردوسی، شاعر حماسهسرای ایرانی، در سال ۳۲۹ هجری قمری چشم به جهان گشود. وی در خانوادهای دهقان بدنیا آمد، دهقانان در طبقه اشراف در عصر ساسانی بودند که از نظر اعتبار و ثروت در درجه دوم کشور قرار داشتند
زندگی نامه فردوسی
از زندگی فردوسی قبل از سرودن شاهنامه اطلاعات درستی در دسترس نیست، بر اساس برخی روایات اولین پسر او در سال ۳۵۹ هجری قمری به دنیا آمد، از همسر فردوسی اطلاعاتی در دسترس نیست و بسیاری از پژوهشگران از جمله محمدتقی بهار، زنی که در ابتدای داستان بیژن و منیژه از آن یادشده است را همسر فردوسی میدانند. در برخی از روایات به این مسئله اشاره شده که وقتی فردوسی ۶۷ ساله بود پسر ۳۷ ساله خود را از دست میدهد و از این موضوع بسیار آزرده میشود و در برخی از اشعارش به این مسئله اشاره شده است.
بر اساس مدارک موجود از شاهنامه ابومنصوری، فردوسی شاهنامه را از سیسالگی سرود، ولی با توجه به استعداد این شاعر میتوان در نظر داشت که او از سنین نوجوانی مشغول به این کار بوده است. در شاهنامه بخشی از اشعار، متعلق به دقیقی است که خود فردوسی هم به این مسئله اشاره داشته است و بقیه شاهنامه که سروده شخص اوست، اصل شاهنامه به شمار میرود.
آرامگاه فردوسی به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری شهر طوس استان خراسان، هر ساله پذیرای کسانی است که به فرهنگ و ادب این مرز و بوم علاقه فراوانی دارند. حضور در کنار شخصی که 30 سال برای زنده نگاه داشتن زبان پارسی تلاش کرده، افتخار بزرگی خواهد بود. زمانیکه به مشهد سفر میکنید میتوانید بازدید چند ساعته از این مکان ارزشمند داشته، موزه، کتابخانه و مقبره عالم بزرگ، حکیم ابوالقاسم فردوسی را از نزدیک ببینید. از طرفی جاذبههای دیگری در این منطقه وجود دارد که دیدن آنها خالی از لطف نخواهد بود.
حکیم ابوالقاسم فردوسی شیعه بود و چنان که از تاریخ مشهود است، پس از مرگش اجازه تدفین پیکر او در گورستان را ندادند. به همین دلیل نیز او را در باغ خانه خودش در شهر طوس به خاک سپرده شد. این محل بارها و بارها بنا به دلایل مختلفی مورد هجوم واقع و با خاک یکسان شد اما بالاخره شخصی به نام ارسلان حلذب که از سپهداران طوس در زمان فردوسی بود، در مقابل دروازه شرقی رزان شهر تابران طوس، اولین آرامگاه فردوسی را ساخت. تا حدود 100 سال پس از مرگ فردوسی نیز این بنا پابرجا بود اما در زمان حکمرانی گرگوز (یکی از امیران مغول) بنای آرامگاه ویران شد و از سنگهای آن برای ساخت قلعه استفاده شد.
در طی سالها آرامگاه فردوسی دستخوش تغییرات زیادی شد و به مرور بنای آن تبدیل به تلّی از آجر و کاشی شد که در گندمزار پنهان شده بود. اما بالاخره در زمان ناصرالدین شاه قاجار، والی خراسان (عبدالوهاب آصفالدوله) مأمور شد تا آرامگاه فردوسی را یافته و بنایی در خور وی بسازد. در این مرحله تنها 2 اتاق بر آرامگاه ساختند که همچون بنایی محقر بود.